کمپرس چیست ؟
کمپرسور یک “ضخیم کننده Thickener ” است که از دینامیک آواها می.کاهد و به همین دلیل همچنین از حجم (Volume) آن.ها. کمپرسورها تاثیر ظریفی روی صداها می.گذارند، اما می.توانند صداها را در میکس در جای درست خود قرار دهند.
بوسیله پارامتر Makeup Gain یا پارامتر Output یا Volume می توان، حجم صدا را پس از عملیات کمپرسیون به جای اول خود و یا حتی بالاتر از آن برد.
آستانه یا Threshold: پارامتری است که نشان.گر پایین.ترین حدی است که کمپرسور از آن حد به بعد شروع به کار می.کند و ارزش آن با معیار dB یا دسیبل و بصورت منفی negative نشان داده می.شود. و هرچه این مقدار منقی بیشتر باشد، Level در صدا پایین تر است.
مثال: -۱۲dB خیلی صدای کم حجم.تری از -۱dB را نشان می.دهد.
رِیشیو یا Ratio: مهم.ترین پارامتر در کمپرسور به حساب می.آید. این پارامتر در واقع مشخص می.کند که تا چه حد از Output Level، پس از آنکه سیگنال از آستانه گذر می.کند، باید کاسته شود. هرچه مقدار رِیشیو بیشتر باشد، کمپرسیون بیشتری روی آواها اعمال می.شود. وقتی مقدار ratio روی حالت ۱:۱ تنظیم شود، سیگنال کمپرس نمی.شود، و هر چه مقدار آن بالاتر رود (مثلا ۸:۱)، سیگنال بیشتر کمپرس می.شود.
رِیشیویِ بی.نهایت، کمپرسور را به لیمیتر (Limiter) تبدیل می.کند. یعنی در لیمیتر، اگر سیگنال از آستانه گذر کند، “به کلی” از بین می رود (cut) ، در حالی که سیگنالی که از آستانه در کمپرسور گذر می.کند، تعدیل می.شود. پس این تنها تفاوت کمپرسور با لیمیتر است.
Attack: همان طور که از عنوان این پارامتر بر می.آید، Attack Time مدت زمانی را نشان می.دهد، که به سیگنال پس از عبور از آستانه “حمله” می.شود، تا بلندیِ صدای آن سیگنال تعدیل شود. اگر زمان Attack طولانی باشد، ترانزینت های مصنوعی را به وضوح قابل شنیدن باقی می.گذارد.
Release: زمانی را نشان می.دهد که سیگنال لازم دارد تا پس از گذر از آستانه و کمپرس شدن، به حالت اول خود بازگردد. این پارامتر بخصوص در نگهداشتنِ pumping sound در حداقل، بسیار تاثیرگذار است.
RMS/Peak: کمپرسیون RMS، در مسترینگ Mastering برای رساندن Level صدا به بالاترین حد ممکن و در میکس بیشتر برای ساز.های غیر.کوبه.ای و صدای خواننده (Vocals) استفاده می شود، در حالی که کمپرسیون Peak همان.طور که از اسمش پیداست، تنها به “top-end”ها می.پردازد و تاثیر خیلی کمتری در بلندی صدا دارد. اما در میکس، این نوع کمپرسور اغلب برای کمپرسیون ساز.هایی با کاراکتر کوبه.ای percussive مورد استفاده قرار می..گیرد.
کمپرسور در حالت RMS نسبت به کمپرسور در حالت Peak آهسته.تر واکنش (response) نشان می.دهد.
لیمیتر (Limiter): در واقع لیمیتر، با توجه به توضیحات بالا، کمپرسوری است، بدون پارامترِ رِیشیو.
لیمیتر Oxford از کمپانی Sonnox
گِیت (Gate): گِیت در واقع عملکردی خلاف کمپرسور دارد. یعنی تمامی سیگنال.های “پایینِ” آستانه را، از بین می.برد. مثلا برای از بین بردن صداهای اضافی (Noise) در حین ضبط گیتار الکتریک، معمولا از گِیت استفاده می.شود.
دقت کنید که در استفاده از کمپرسور در مسترینگ باید بسیار احتیاط کرد و محافظه کار بود. چرا که همانطور که در بالا اشاره کردم، کمپرسور از دینامیک موسیقی در مسترینگ می.کاهد (البته منظور downward compression است). و این معمولا بر خلاف طبیعت موسیقی است. موسیقی به فراز و فرود نیاز دارد، چه ملودی.های موسیقی و چه سیگنال.هایش، پس از “کمپرس کردنِ بیش از اندازه” بپرهیزید.
مهم نیست که Level موسیقی را در مسترینگ چقدر بالا می برید. مهم این است، که موسیقی حالت غیر طبیعی به خود نگیرد.
چند نکته:
Attack طولانی به اسنیر (snare)، تام ها (Toms) و هر ساز کوبه ای، وضوح بیشتری می.بخشد.
Attack کوتاه ممکن است ترانزینت.های یک صدا را از بین ببرد و صدا را غیر طبیعی جلوه دهد. مثلا اگر از Attack کوتاه و نیز Release کوتاه را برای کمپرس کردن صدای گیتار باس استفاده کنید، Sustain را از صدای این ساز گرفته اید و ممکن است صدایی مصنوعی از آن بگوش برسد.
از آنجایی که مولفه.یِ Release تاثیر زیادی روی ریتمِ صدا می.گذارد، باید آن را با ضرب آهنگ (tempo) موسیقی هماهنگ کرد.
Release کوتاه می تواند به افزایش حضور نت.های گم شده در میکس کمک کند.
***
کمپرسور چندباند (Multiband Compressor)
این کمپرسورها مانند یک اکوالایزر دارای ….. هستند (Bandpass Filter) و برای اینکه بتوان هر باند فرکانس را جداگانه و به طور مستقل کمپرس کرد، طیف فرکانس.ها را به سه تا ده قسمت (یا گاهی بیشتر) تقسیم می.کنند (مشابه اکوالایزر گرافیکی).
آستانه (Threshold) را در قسمت باس می.توان با باس.درام و آستانه.یِ قسمت میانی (mid range) را با اسنیر (Snare) هماهنگ کرد. با این کار می.توانیم در صورت نیاز کمپرسور شدیدتری را اعمال کنیم.
این نوع کمپرسور معمولا در مسترینگ بکاربرده شده و استفاده از آن در میکس توصیه نمی.شود، تا شاید شانسی برای اصلاحات مورد نیاز در مسترینگ باقی بماند.
البته گاهی برای کمپرس کردن گیتار باسِ ضبط شده یا صدای خواننده و یا حتی صدای سازهای کوبه.ایِ ضبط شده از کمپرسورهای چند باند استفاده می.شود که این کار در بسیاری از مواقع به تقویت عملکرد این صداها در میکس کمک می.کند.
البته اگر نیاز به پرداختن به طیف فرکانس.ها در میکس نباشد، می توان از یک ماکسیمایزر (Maximizer) نیز به جای کمپرسورِ چندباند استفاده کرد. چرا که بکار بردن کمپرسورهای چندباند به تنظیمات بسیار ظریف و دقیقی نیاز دارد، که تنها با کسبِ تجربه.یِ کافی در این زمینه می.توان به تنظیمات صحیح رسید.
بکارگیری صحیح کمپرسورها
- همانطور که برای ضبط هر ساز یا صدایی میکروفن بخصوصی وجود دارد، در هر موقعیتی باید کمپرسوری مناسب را انتخاب کرد. کمپرس کردن با یک کمپرسور مناسب می.تواند صداها را بهتر قابل فهم کنم.
- اگر از اکوالایزر برای تضعیف فرکانس.ها استفاده می.کنید، آن را قبل از کمپرسور نصب کنید. کمپرسور بیشتر روی فرکانس.های دست.کاری شده توسط اکوالایزر تاثیر می.گذارد، تا فرکانس.های دست نخورده. اما در مواقعی نیز ممکن است مجبور شویم، قبل ازدست.کاری فرکانس ها توسط اکوالایزر، سیگنال را یک بار کمپرس کرده، و پس از دست.کاری آن.ها، آن را بار دیگر کمپرس کنیم.
- سیگنال.ها را بیش از حد کمپرس نکنید (Over Compression). کمپرسیون بیش از حد می.تواند دینامیک صدا را از بین ببرد، که در این صورت صدایی بی.جان را خواهیم شنید. هرچند گاهی کمپرسیون شدید برای پردازش بعضی از صداها استفاده می.شود تا صدایی جدید تولید شود که در میکس به آن نیاز داریم.
- کمپرسیون شدید می.تواند فرکانس.های پایین (LF) را از خواب بیدار کند. اما این کار روی بقیه.یِ صداها در میکس که در این محدوده.یِ فرکانسی حضور دارند، تاثیر می.گذارد.
- پارامتر Attack را بایستی بر حسب سبک موسیقی و نوع ساز تنظیم کرد. برای یک ویولُن که در حالت لِگاتو نواخته می..شود، باید Attack بسیار طولانی.تری از ویولنی که در حالت استاکاتو نواخته می.شود، در نظر گرفت.
- زمانِ Release را طوری تنظیم کنید که با ضرب آهنگ موسیقی هماهنگ باشد. هرچه ضرب آهنگ موسیقی تندتر باشد، زمانِ Release باید کوتاه.تر شود. اگر زمانِ آن بیش از حد طولانی باشد، زمانی که نُتِ بعدی نواخته می شود، نت قبلی هنوز کاملا سکوت نکرده است و در نتیجه صدای نتِ قبلی روی صدای نت بعدی تاثیر می.گذارد، و این معمولا چیزی نیست که ما در پیِ آن هستیم.
- زمانِ طولانی برای Release می.تواند صدای یک ساز را نرم.تر کند.
- بدون کمپرس کردن سیگنال هم می.توانید به وسیله.یِ یک لیمیتر سیگنال را تحت کنترل خود در آورید. بدین ترتیب که با پیدا کردنِ بلندترین سیگنال، آستانه.یِ صحیح را پیدا کرده و در صورت امکان رِیشیو (ratio) بسیار بالا (مثلا ۱۰:۱) را انتخاب کنید. با این کار بدون کمپرس کردنِ سیگنال می.توانید از عبور آن از آستانه.یِ تعیین شده جلوگیری کنید. حالت ایده.آل این است که نشانگرِ Gain Reduction در لیمیتر هر لحظه حرکت نکند، چرا که حرکت آن معنی.ای جز کمپرس شدنِ سیگنال ندارد.
اکسپندر (Expander)
اکسپندر تقریبا عملکردی خلاف کمپرسور را دارد و معمولا برای بازگردادندنِ آن..چه که کمپرس شده به حالت اولیه.یِ خود استفاده می.شود (Compander).
عملکردِ اکسپندر با رِیشیوهای مختلف
کتاب Mixing Audio Concepts, Practices and Tools از Roey Izhaki
گاهی هم از اکسپندر به عنوان جایگزینی نرم.تر برای گِیت یاد می.شود.
اکسپندرهای Upward
بوسیله.یِ کمپرسور و گیت می.توان صدای سیگنال.های با Level بالا را تشدید کرد. اکسپندرهای Upward هم برای همین منظور طراحی شده.اند، و در ضمن ابزار ایده.آل برای تاکید روی Attack طبیعی و ترانزینت.ها و بازسازیِ دینامیکِ از دست رفته و جان بخشیدن به سیگنال.ها هستند.
وقتی صحبت از Upward Expansion می.شود، ما دیگر چیزی به نام کاهشِ gain نداریم. پارامترِ Attack تعیین کننده.یِ سرعت افزایشِ gain است و در اکثر موارد Attack کوتاه به معنیِ تاکید روی Attack طبیعیِ سیگنال است.
تاثیرِ Attack و Release در اکسپنشنِ Upward: هرچه Attack کوتاه.تر باشد، سیگنالِ بالای آستانه سریع.تر تقویت (boost) می.شود. از Release طولانی می.توان برای تاکید روی Decay طبیعی استفاده کرد.
کتاب Mixing Audio Concepts, Practices and Tools از Roey Izhaki
بابک گلستانی
بیشتر و کاملتر بدونید :
………………………………………………………………………………………..
حالا اصلا کمپرسور چه کار میکنه؟!؟ کمپرسرور یک پروسسر دینامیکیه که روی دامنه صدا تاثیر
خودشو میزاره و اگه به زبون خیلی ساده و روون بخوایم بگیم با کمپرسور میشه صداهای بلند رو پایین تر آورد و صداهای ضعیف رو تقویت کرد که این تضعیف و تقویت کردن تناسب ها و قواعدی داره که در ادامه میگم.
یکی از جاهایی که کمپرسور حضورش احساس میشه, تقویت کردن صدای به شرطی که صدا های قوی تقویت نشن فقط صداهای ضعیف تقویت بشه( و یا بلعکس) که این کار باعث یک دست شدن صدا میشه ! حالا بریم سراغ نحوه عملکرد کمپرسور:
کمپرسور هم مثل همه پرسسور های دیگه با مقدار دهی به کنترل هاش وارد عمل میشهکه این کنترل ها به این صورته:
۱٫Threshold: (ترشهولد) آستانه یا سر حد کمپرسوره که مهم ترین کنترله.با ترشهولد میشه
تائین کرد که وقتی صدا به x دسیبل رسید کمپرسور وارد عمل بشه و کارشو شروع کنه
۲٫Ratio: رتیو یک مقدار منطقی هست که با ترشهولد رابطه مستقیم داره و تناسبیه برای
کاهش صدا در کمپرسور
۳٫Attack: سرعت کم کردن صدا یا در واقع سرعت اجرای Ratio به حساب میاد.
۴٫Release: ریلیز رو هم میشه سرعت خارج شدن و برگشتن کمپرسور به حالت معمولیه
حالا یک مثال کوچولو:
شما یک سیگنال صدا دارین (۱۶دسیبل), ما ترشهولد رو روی ۱۰دسیبل تنظیم میکنیم
(که اختلافش یعنی ۶ رو مد نظر داشته باشین) , حالا ratio رو روی ۲:۱ تنظیم کردیم
که به معنای ۲/۱ (یک دوم) ۶ که میشه ۳ وارد عمل میشه و با توجه به سرعتی که برای
attack مشخص کردیم دامنه صدا رو در اون قسمتی که صدا ۱۶ دسیبل بود ۳ دسیبل کاهش
دادیم و به ۱۳ رسوندیم و سپس با سرعتی که برای release مشخص کردیم این پروسس به
صورت شیب به حالت اول برمیگرده!
کمپرسور ها دو دسته سخت افزاری و نرم افزاری هستن که در نوع سخت افزاری یک سری
امکانات جزیی بیشتری وجود داره اما اساس کار هر دو یکی هست.
لطفا فقط به خوندن این مطلب اکتفا نکنین و حتما compressor رو(نرم افزار یا سخت افزار)
تجربه کنین تا بهتر درکش کنین. دو تا از کمپرسور های معروف نرم افزاری میشه به c1 و
sslcomp اشاره کزد.
ratio در کمپرسور (مخصوصا نوع سخت افزاری) از یک اصول و تناسب های خاصی پیروی میکنند که از قبل
روی کمپرسور ها درج شده.که به این شرحه:
۲:۱ و ۵:۱ و ۱۰:۱ و نسبت های دیگه…
حالا مفهموم این تناسب به این صورته که به طور مثال دسیبل ۲۰ هست و ترشهلد ۱۰
با ratio 2:1 اختلاف بین دسیبل و ترشهلد تقسیم بر ۲ میشه! (۵)
یا ۵:۱ Ratio اختلاف بین دسیبل و ترشهلد تقسیم بر ۵ میشه! (۲)