قبل از شروع بحث یک نکته لازم بذکر است. "هزاران سال قبل از تدوین تئوری موسیقی خود موسیقی وجود داشته ! "
در واقع تئوری موسیقی به نوعی شبیه به دستور زبان است.
انسانها سالیان سال قبل از تدوین قوانین دستوری با هم صحبت میکردند و ارتباط داشتند !
اگر شما ساز خود را خوب و دلنشین بنوازید کسی بخاطر اینکه تئوری نمیدانید شما را سرزنش نخواهد کرد !
اگر شما توانایی ساخت موسیقی و یا نواختن سازی را دارید این نشان می دهد که هم اکنون شما مقدار قابل توجهی از تئوری موسیقی را آموخته اید.
تئوری امروزی موسیقی بسیار گسترده و وسیع است و شامل مباحث مختلفی است
تئوری امروزی موسیقی بسیار گسترده و وسیع است و شامل مباحث مختلفی است
حتما شما هم بعضی از اصطلاح های زیر را تا بحال شنیده اید و یا با بعضی آشنایی دارید, اصطلاحاتی مانند:
ریتم
ملودی
هارمونی
مدولاسیون
کنترآپوآن
ارکستراسیون
و.....
هر کدام از موارد بالا دارای جزئیات و زیر شاحه های زیادیست.
برای شخصی که مایل به ساخت موسیقی است شاید مهمترین نیاز دانستن این قوانین , رابطه ها و ترکیبات باشد
به هر میزان که شما دانش بیشتری در این مقوله کسب کنید موسیقی شما بمراتب پخته تر و غنی تر میگردد.
آشنایی شما با یک ساز و نواختن قطعه های بزرگان هنر موسیقی در کنار آموزش تئوری موسیقی به شما امکان درک عمیق تری از همان قطعه ها را میدهد.
در مرحله ی بعد شما آماده اید تا موسیقی مورد نظر خود را نگارش کنید و فقط به حرفی برای گفتن نیاز دارید !
این حرف و ندای پشت یک اثر موسیقایی میتواند چنان زیبا و دلنشین باشد که مرز های زمان و مکان را نادیده گرفته و خود را به همه ی جهانیان عرضه کند , و یا میتواند کاملا مقطعی و برای عده ای خاص و دوره ی زمانی بسیار کوتاهی باشد.
به علاقمندان هنر آهنگسازی قویا" توصیه میشود در کنار آموزش ساز و نکات تکنیکی مربوط به ساخت موسیقی حتما زمانی را برای فرا گیری عمیق تئوری موسیقی در نظر بگیرند.
با آرزوی موفقیت برای تمام دوستان