بادیهای چوبی: چوپانها در نی خود می دمند ، دریا نوردان با دمیدن در سوت مسافران را به کشتی دعوت می کنند ، سربازان به آهنگ نی لبک و طبل بزرگ قدم می روند . ساز نی ، سوت ، نی لبک همه از دسته سازهای بادی چوبی هستند ، این سازها خانواده ای قدیمی از دسته سازهائی هستند که به تدریج تحول یافته و به صورت گروه پیشرفته سازهای بادی چوبی در ارکسترامروزی همکاری دارند . تعداد سازهای بادی چوبی در ارکستر ، نسبت به زهیها بسیار کمتر است ، اما در انواع خود ، طنین و طریق حصول صدا ، گوناگونی ای به مراتب بیش از زهیها دارند . هر گاه آهنگساز ، سازهای چوبی و زهی را به مبارزه ایکه بی شباهت به جنگ و نزاع نیست ، وا دارد ، میان این دو رقابتی دلنشین جریان می یابد . نقش اساسی بادیهای چوبی از رهگذر «تضاد» ی که میان طنین آنها با طنین همگون و یکدست زهیها وجود دارد ناشی می شود .
صوت هر ساز بادی چوبی به وسیله ارتعاش ستون هوای محصور در لوله حاصل می شود ، این هوا بر اثر دمیدن میان یک سوراخ (در فلوت) ، دمیدن بر یک زبانه ساده (کلارینت) ، یا دمیدن بر یک زبانه مضاعف (اوبوا ، کرآنگله و فاگوت) به ارتعاش می افتد . در هر حال ، به این علت که سازهای مزبور ، طی تاریخ موسیقی خواه به صورت قسمتی از ارکستر و خواه در یک همنواز کوچکتر غالباً به صورت گروهی به کار گرفته می شوند ، و نیز به این دلیل که طنین آنها نسبت به هم سازگار است ، همه شان در «خانواده» ای واحد تعریف می شوند .
سازهای بادی چوبی ، به اندازه زهی ها ، دارای طنین همجنس و مشابه نیستند . طنین مشخص آنها ، به ترتیب میدان صدایشان از بالا به پائین عبارت است از : نازک ، نافذ ، جیغ وار، (در صدای بالا) ، تو دماغی ، غیر قابل امتزاج با صدای سازهای دیگر (در صداهای پائین) . فلوت ، اوبوا، کلارینت ، و فاگوت ، سازهای اصلی خانواده ی بادیهای چوبی را تشکیل می دهند و ، نه خیلی به طور دقیق ، به ترتیب با میدانهای صدای سوپرانو ، آلتو ، تنور ، و باس منطبقند . پیکولو ، کرآنگله ، کلارینت باس ، و کنترفاگوت تکمیل کننده چهار ساز پیشگفته اند و میدان صدا را در سراسر این خانواده بزرگترمی کنند . سرتاسر میدان صدا در سازهای بادی چوبی (یعنی فاصله میان بم ترین تا زیرترین صدای حاصل در سراسر سازهای این خانواده – م) حتی بزرگتر از این میدان صدا در سازهای زهی است .
درارکستر مدرن ، سازهای زهی معمولا گروهی – یعنی تمام ویولن های اول با هم ، تمام ویولنسلها باهم و غیره – به اجرا می پردازند . اما بادیهای چوبی تک تک در پارتیتور نوشته می شوند ، مثلاً هر ابوا در ارکستر ، خط ملودی مستقلی می نوازد که با بخشهای دیگر اوبواها متفاوت است . صدای یک ساز بادی چوبی غالباً در نواختن یک پاساژ تکنواز ، جدا از مجموع زهیها و ورای آنها شنیده می شود . جدول ۱/۳ خانواده بادیهای چوبی را تشریح می کند .
جدول ۱/۳ بادیهای چوبی
سازها | میدان صوتی ( ص ۲۹ | طنین و امکانات اجرائی | نقشهای ویژه در هم نوازی | نمونه ها ی تکنوازی |
فلوت پیکولووسیله حصول صوت در آن : دمیدن از سوراخ سر لوله سبب ارتعاش ستون هوا | فلوت : میدان صوتی بالا ؛ قابل مقایسه با میدان و ویولن اما کوچکتر پیکولو : بالاترین میدان صدا میان همه سازها | فلوت درخشان ، بی نهایت چابک صاف ، روشن ، در صداهای بم غنی و گرم تا درخشان و جیغ وار در مناطق بالاتر پیکولو : چابک بشاش ، نافذ ، حتی در صداهای بالا جیغ وار | ۱- فلوت نقش مقابل بخش سوپرانو را دارد ، پیکولو وسعت صوتی را از سوی بالا گسترش می دهد .۲- هر دو ساز پاساژهای تند ، تزئینی و ماهرانه را اجرا می توانند کرد . ۳- فلوت در ارکسترغالباً به صورت زوج | نمونه ۱/۱۸ فلوتدبوسی : پرلود بعد از هر خدای جنگل تم آغازین نمونه ۱/۱۹ پیکولو سوزا : ستارگان و نوارها به پیش ، قسمت پایانی |
اوبوا و کرانگله وسیله حصول صوت در آن : دمیدن در برابر زبانه های دوگانه | اوبوا : میدان صوتی بالا ؛ میدانی همانند میدان فلوتکرانگله : میدان صوتی میانی ، وسعتی محدودتر از اوبوا | اوبوا : تو دماغی ، تند و تیز ، «زبانه ای» در منطقه بالا دارای صدا بلند و جیغ وارکرانگله : در منطقه بالا همانند اوبوا در منطقه پایین ملایم ؛ عمیق و پر | ۱- اوبوا نقش مقابل بخش سوپرانو را دارد و گاه بخش آلتو ؛ کرانگله نقش مقابل آلتو و گاه تنور را می گیرد۲- هر دو در درجه اول سازهای ملودیک و غالباً تکنواز ۳- هر دو ساز غالباً پاساژهای تکنواز آرام و نافذ را می نوازند . ۴- ابواها معمولاً جفتی به کار می روند . | نمونه ۱/۲۰ اوبواشوبرت : سنفونی در «دو» . موومان دوم نمونه ۱/۲۱ کرانگله سیبلیوس : «قوی تو ئو نلا» |
کلارینت و کلارینت باسوسیله حصول صوت در آن : دمیدن در برابر زبانه های ساده | هر دو ساز دارای وسعت صوتی گسترده کلارینت میدان صوتی بالا همانند با میدان فلوت ، ولی در پایین از آن گسترده ترکلارینت باس : میدان صوتی پایین پایین ترین میدان صوتی میان همه بادیهای چوبی | کلارینت : غنی تر و پرتر از فلوت یا اوبوا ؛ کمتر از فلوت چابک ، اما چابکتر از هر ساز بادی چوبی دیگر . گسترده در رنگ آمیزی : بشاش ، جیغ گونه در منطقه بالا ؛ غنی ، تیره ، ملایم ، در منطقه پایین کلارینت باس : تیره ، غنی ، نافذ در منطقه پایین | ۱- کلارینت می تواند بخشهای سوپرانو و آلتو ، و کلارینت باس بخشهای تنور و باس را بنوازد۲- هر دو سازهای چتد کاره هستند . ۳- پاساژهای ماهرانه معمول کلارینت هستند ۴- هر دو ساز ملودیک و تکنواز هستند . ۵- کلارینت ها معمولاً جفتی به کار می روند . | نمونه۱/۲۲ کلارینتموزار : کنسرتو کلارینت در«لا» ک. ۶۲۲ نمونه ۱/۲۳ کلارینت باس هونوگر : سنفونی شماره ۵ ، موومان اول تم دوم |
فاگوت و کنتر فاگوت وسیله حصول صوت در آن : دمیدن در برابر زبانه های دوگانه | فاگوت : وسعت بسیار گسترده صوتی کنتر فاگوت : دارای پایین ترین میدان صوتی میان همه سازها ، یک اکتاو بم تر از نت نوشته شده صدا می دهد | فاگوت : تیره تند و تیز ، «زبانه دوگانه آن همانند اوبوا دارای طیف گسترده در امکانات رنگ آمیزی از زنگداری صدا تا ظرافت و تا نفوذ صوتی»کنتر فاگوت : عمیق ، پر غنی با همان خصیصیه زبانه ای فاگوت و ابوا | ۱- در نقش مقابل بخش باس یا تنور۲- سازهای همه کاره با طیفی گسترده از امکانات اجرائی ۳- فاگوت گاه ملودیک و گاه تکنواز ۴- کنتر فاگوت قطعاً کمتر چابک و حتی دشوار ۵- فاگوتها معمولاً جفتی به کار می روند | نمونه ۱/۲۴ فاگوتبارتوک : کنسرتو برای ارکستر ، آغاز موومان دوم نمونه ۱/۲۵ کنتر فاگوت روال : «زیبایی و چهار پا» سوئیت ننه غاز |
اقباس از کتاب دعوت به شنیدن ، نوشته ریچارد- ل .وینک – لوئز- ج . ویلیامز . برگردان به فارسی : پرویز منصوری